مرقس ۲: ۱_۱۲

در زمان عیسی مرد فلجی بود که بسیار دوست داشت که بتونه راه بره. او میدونست که عیسی میتونه کمکش کنه تا شفا بگیره. یک روز که شنید عیسی به شهر آنها آمده، به کمک چند نفر از دوستانش به مکانی که عیسی بود رفت. مردم زیادی آنجا جمع شده بودند، آنها نمی تونستن وارد آنجا شوند، برای همین از پشت بام سقف را سوراخ بزرگی کردند و دوست فلجشان را به پایین فرستادند. وقتی عیسی دید که اون مرد چقدر به او ایمان داره بهش گفت: بلند شو و راه برو. بعد از اینکه عیسی این جمله را گفت، او تونست دست و پای خود را حرکت بده و بلند شه. او کاملا خوب شده بود .

همه تعجب کرده بودند چون تاحالا چنین چیزی ندیده بودند .

​

بچه های عزیز :

شما می توانید تصویر ذهنی خود را از این آیه بکشید و از طریق ایمیل آدرس برای ما ارسال کنید.بهترین نقاشی شما در شماره بعدی مجله در قاب این صفحه قرار خواهد گرفت. 

​

​

​

نقاشی زیر مربوط به مرقس ۱۰ : ۱۶-۱۳ هست که نیاز جان ۷ ساله از سوئد برای ما ارسال کرده.